به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ یادداشت از محمدپویا درودینژاد///* دیپلماسی، عرصهای است که هوشمندی یک ملت را در مواجهه با پیچیدگیهای جهان متلاطم میسنجد. در جهانی که سیاست به بازی لحظهها و منافع متغیر تبدیل شده، تعلل یا اشتباه در تصمیمگیری میتواند کشوری را از جایگاه بازیگری به حاشیهنشینی بکشاند. امروز، در میانه تحولات ژئوپلیتیک خاورمیانه و جهان، این پرسش اساسی مطرح است:
آیا ایران از تجربیات گذشته مانند وابستگی به قدرتهای بزرگ یا غفلت از ابتکار عمل درس گرفته است؟ یا بار دیگر در دام واکنشهای دیرهنگام و اتکای نادرست به شرکای غیرقابل پیشبینی گرفتار خواهد شد؟
روسیه؛ شریک یا رقیب پنهان؟
روسیه، به عنوان یکی از بازیگران کلیدی در معادلات ایران، همواره رفتاری دوگانه داشته است. سفر اخیر سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، به تهران در شرایطی انجام شد که همزمانی آن با تغییر مواضع آمریکا در سازمان ملل نسبت به جنگ اوکراین، شکافهای موجود در روابط تهران و مسکو را آشکارتر کرد.
در دوران ترامپ، ایران تلاش کرد از طریق مسکو به واشنگتن نزدیک شود، اما افشای محرمانهترین مکاتبات دیپلماتیک توسط مایک پمپئو، وزیر خارجه وقت آمریکا، نشان داد که اتکای یکجانبه به روسیه میتواند به بنبست بیانجامد. این تجربه تلخ به وضوح ثابت کرد که در سیاست بینالملل، حتی شرکای به ظاهر نزدیک نیز در پی تأمین منافع خود هستند و هر لحظه ممکن است معادلات را به سمتی سوق دهند که با اهداف ایران در تضاد است.
همزمان، تحولات اخیر در سازمان ملل همصدا شدن آمریکا و روسیه در مخالفت با قطعنامه خروج نیروهای روسی از اوکراین نشان میدهد اتحادهای سنتی در جهان امروز شکنندهاند. روسیه در حالی که در سوریه با ایران همکاری میکند، در پرونده اوکراین یا فلسطین، منافع خود را بر تعهداتش به تهران ترجیح میدهد.
این رفتار فرصتطلبانه، هشداری است برای سیاستمداران ایران: دیپلماسی موفق، دیپلماسیای است که بر پایه منافع ملی و استراتژی مستقل بنا شود، نه امیدواری به وفاداری دیگران.
دیپلماسی فعال منطقهای و ایجاد بلوک اقتصادی مستقل
اما راه برونرفت از این چالشها چیست؟
پاسخ در تبدیل ایران از ناظر تحولات به سازنده تحولات نهفته است. اکنون که روابط ایران و عربستان پس از سالها تنش رو به بهبود است، فرصتی تاریخی برای ایجاد یک بلوک اقتصادی منطقهای پدید آمده است. کشورهای حاشیه خلیج فارس، ترکیه، پاکستان و حتی آسیای مرکزی میتوانند با ایران همکاری کنند تا شبکهای از پروژههای مشترک انرژی، تجارت و امنیت شکل گیرد. چنین همگرایی نه تنها آسیبپذیری ایران در برابر نوسانات جهانی را کاهش میدهد، بلکه میتواند موازنه قدرت را در منطقه به نفع بازیگران محلی تغییر دهد.
تجربه روسیه و ترکیه در سوریه درس دیگری به ایران میدهد:
این دو رقیب دیرین، با وجود اختلافات عمیق، توانستند از رهگذر همکاری اقتصادی در مناطق تحت کنترل، به سود مشترک برسند. ایران نیز میتواند با سرمایهگذاری در زیرساختهای منطقهای، مانند کریدورهای حملونقل شمال و جنوب یا طرحهای انرژی مشترک جایگاه خود را به عنوان قطب اقتصادی تثبیت کند. این اقدامات، علاوه بر ایجاد اشتغال و رشد داخلی، نوعی «بازدارندگی نرم» ایجاد میکند که ایران را در برابر فشارهای خارجی مصون میسازد.
راهبرد کنش کارساز است؛ نه واکنش
با این حال، تحقق این چشمانداز نیازمند دو تحول بنیادین است:
1. گذار از سیاستگذاری انفعالی به فعال: ایران نمیتواند منتظر بماند تا دیگران جاده دیپلماسی را برایش هموار کنند. ابتکاراتی مانند ایجاد شبکههای رسانهای قدرتمند برای گسترش دیپلماسی عمومی-فرهنگی یا پیشنهاد توافقنامههای امنیت جمعی در خلیج فارس، میتواند ایران را از وضعیت کنونی—که بیشتر واکنشی است—به موقعیتی پیشدستانه و کنشی سوق دهد.
2. تعریف استراتژی اقتصادی به مثابه ابزار قدرت: اقتصاد ایران، با وجود تحریمها، ظرفیت تبدیل شدن به موتور محرکه همگرایی منطقهای را دارد. مثلاً، ایجاد یک بازار مشترک انرژی با مشارکت عربستان و عراق، یا توسعه کریدور ریلی ایران به قفقاز، میتواند وابستگی متقابل کشورها به ایران را افزایش دهد و اهرمهای فشار جدیدی ایجاد کند.
در این مسیر، ایران باید از وسوسه «هزینه کردن در بحرانها» به سمت «سرمایهگذاری در ثبات» حرکت کند. جهان امروز به کشوری احترام میگذارد که بتواند با ایجاد ثروت و امنیت، دیگران را ذینفع کند، نه صرفاً با توسل به ابزارهای سختافزاری. سرانجام، آینده دیپلماسی ایران به توانایی آن در ترسیم نقشه راه مستقل گره خورده است. روسیه و چین، هرچند شرکای مهمی هستند، اما نباید به آنها به چشم «ناجی» نگریست.
تاریخ نشان داده که هیچ کشوری جز خود ایران، منافع ملی آن را اولویت قرار نمیدهد. بهبود رابطه با همسایگان، تنوعبخشی به شرکای تجاری، و سرمایهگذاری روی دیپلماسی عمومی، میتواند ایران را از گرداب وابستگی به قدرتهای بزرگ نجات دهد و جایگاه آن را به عنوان بازیگری اثرگذار در نظم جدید جهانی تثبیت کند.
*فعال رسانه